برای درک بهتر تمرکز بالابهپایین و تمرکز پایینبهبالا، بهتر است از خود بپرسید چرا در حال مطالعه این مقاله هستید! پاسخدادن به این سؤال چندان هم سخت نیست؛ اما فرایندی که شما برای جستجوی پاسخ این سؤال در ذهن دنبال کردهاید مقداری متفاوت است.
داستان این دو سیستم تمرکز چیست؟
دانیل گلمن در کتاب تمرکز خود به این موضوع اشاره کرده است که انسان از دو نوع تمرکز برای انجامدادن کارهای خود استفاده میکند. البته بهتر است بدانیم نظریهپردازش دوگانه مغز برای اولینبار توسط دانیل کانمن و در کتاب تفکر تند و سریع بیان شد و دانیل گلمن نیز در کتاب تمرکز خود از وی نامبرده است.
تمرکز پایینبهبالا | شهودی
این نوع از تمرکز، مربوط به اکثر کارهایی است که ما در طول روز انجام میدهیم و برای انجامدادن آنها فکر زیادی نخواهیم کرد به طور مثال، وقتی که تصمیم به بستن دکمه پیراهن خود میگیرید آیا هر دفعه این کار را بادقت انجام میدهید؟ یا وقتهایی که در حال غذاخوردن هستید به صاف بالاآوردن قاشق و چنگال خود فکر میکنید؟ بنابراین میتوان گفت تمرکز پایینبهبالا مسئول عادتهای ما است و برای انجامدادن کارها فکر چندانی نخواهد کرد همچنین این نوع از تمرکز به آینده فکر نمیکند و تمام توجه ما را به آنچه در آن لحظه است معطوف می کند به طور مثال وقتی به شکلی ناخواسته یک عدد نان خامه ایی خوشمزه را میل میکنید، از این سیستم استفاده کرده اید.
این روزها کمپانیهای بزرگ دست بر روی تمرکز ناخودآگاه ما میگذارند (پایینبهبالا) تا به این شکل توجه ما را به سمت خود جلب کنند همین که مقداری اعتبار، پرستیز و پوستر سکسی در کنار تبلیغات خود اضافه کنند بهاندازه کافی برای دزدیدن توجه ما کافی است
تمرکز بالابهپایین | منطقی
ما از سیستم بالابهپایین تمرکز، برای حل مسائل پیچیده و یا انجامدادن کارهایی که نیاز به پردازش بیشتر مغز دارند استفاده خواهیم کرد. به طور مثال وقتی از شما پرسیده میشود 2 ضربدر 2 ؟ بدون فکر کردن میگویید 4 ( استفاده از تمرکز پایین به بالا) اما اگر بخواهید به سوال 22 ضربدر 29 پاسخ دهید، نیاز است از تمرکز بالا به پایین مغز استفاده کنید. تمرکز بالا به پایین بعلکس سیستم پایین به بالای مغز، توانایی انجام کارهایی را دارد که نیاز به فکر کردن است و به پردازش فکرهایی میپردازد که نیاز به تلاش و صرف انرژی بیشتری مس باشد
باتوجهبه دو تعریف بالا میتوان گفت، تمرکز پایینبهبالا(شهودی) از ویژگیهای زیر برخوردار است:
- تابع امیل آنی است
- تصمیمگیریهای سریع و غیرهوشیارانه را انجام میدهد
- توانایی انجام چندین وظیفه همزمان را خواهد داشت
- کوچکترین عامل حواسپرتی باعث جلبتوجه میشود
- در تصمیمات اتوماتیک (مانند خریدهای وسوسهانگیز) دخیل است
- کاملاً شهودی
- غیرارادی است
همچنین میتوان برای تمرکز بالابهپایین (منطقی) نیز چنین گفت:
- کند و دشوار است
- توجه به جزئیات و اطلاعات دقیق
- توانایی تحلیل عمیق و دقیق در مورد موضوعات خاص را دارد
- حفظ حوصله و تمرکز در مدتزمان طولانی برای رسیدن به نتایج دقیق
- کاملاً ارادی است
- برای تجربه آن نیاز بهصرف انرژِی داریم
- برای تحلیل و پردازش موضوعات مهم استفاده میشود
تمرکز بالابهپایین و پایینبهبالا، تنها یک مدل است
همانطور که دانیل کانمن نیز اشاره میکند، بهتر است به یاد داشته باشیم تمرکز بالابهپایین و پایینبهبالا تنها یک مدل است و نمیتوان گفت قسمت مشخص شدهای از مغز را دربرگرفته است! ما از این مدلها برای شناخت بهتر کارکردهای مغز استفاده میکنیم. (این مثال دقیقاً برای انواع حافظه هم مصداق دارد)
کدام یک از این دو سیستم بهتر است؟
در پاسخ به این سؤال میتوان گفت، گوش بهتر است یا چشم؟ و شما کدام را انتخاب میکنید؟
در نگاه اول شاید تمرکز پایینبهبالا هیچ مسئولیتی بهغیراز آسیبزدن به ما نخواهد داشت و بیشتر تصمیماتی که میگیرد بر پایه میل و لذت است همچنین اگر بخواهیم از همین دیدگاه نگاه کنیم میتوان گفت، تنها استفاده از سیستم پایینبهبالا (منطقی) است که توانایی ما را برای بهتر زندگیکردن افزایش میدهد؛ اما به یاد داشته باشیم این دو سیستم تمرکز، تنها در کنار یکدیگر توانایی ما را برای انتخاب تصمیمات درست و توجه به جزئیات، در سطح بالا حفظ میکنند و بهتر است یکی را از آن یکی بهتر ندانیم. اگر قرار باشد تمام تصمیمات در طول روز را با سیستم بالابهپایین بگیریم، بهاحتمال زیاد حتی برای یک لیوان آبخوردن هم باید دقایقی طولانی به فکر فرومیرفتیم…
همینقدر که بدانیم در طول روز از چه روشی برای تمرکز و توجه استفاده میکنیم کفایت میکند همچنین آگاهی از تصمیماتی که بهصورت ناخودآگاه با استفاده از توجه پایینبهبالا میگیریم و تلاش برای تقویت تمرکز بالابهپایین، به ما کمک میکند از حداکثر ظرفیت تمرکز خود استفاده کنیم
اینیشتین :
«تمرکز شهودی هدیهای مقدس است و تمرکز منطقی خدمتگزاری وفادار. اکثر مردم بهاشتباه این هدیه مقدس را نادیده میگیرند و در بیشتر موارد تلاش میکنند از سیستم منطقی خود برای تصمیمات استفاده کنند»